Wednesday, November 25, 2009

زادروزمرغ آتش



زادروزمرغ آتش

سه شنبه ی پاییزی
به جستجوی خانه آفرینش
خش خش برگهای بی هدف
زیرچکمه هایم
بیاد می آورند
نگاره ها ی سرخ زردین

قرار آتلیه فونیکس
ساعت 5 بعد از ظهر
آبی خاکستری
لحظه گذ ر پای آفتاب
پارک قصر شارلوتن
رنگ های ریخته جمع می کنم

خنکای زندگی
زاد روزمن و مرغ آتش
نفس خاکی زمین
فردا بردوش می کشد

نگاه دونده ای مسخ
موهایم رادر کلاهی سیاه
نشانه گرفته ست

چتر دستانم
می افشانند
عطرخوشبختی بر تنم
حیات مرغ آتش
جاری می شود درمن
تمرکز ذهن
فر مان ایست می دهد

می نویسم یادگاری
باماتیک سرخ طلای ام
بر تنپوش درخت پیر
پنج تمرین مدارا

ققنوس با من می رقصد
میانباغ قصر شارلوتن
نگاهم برکمرگاه تندیس می لغزد
مردی زیبا پیکر دارد شالی بر دست

در قاب مینشاند" کراناخ "
طرح پنج هزار چشم پنهان
تا بلوی لوکاس در تبعید
دردهای مشترک آدمها
به نمایش ست

می دانید امروز
زادروز من و مرغ آتش ست

کیفم که از
یادادشت ها ی روزانه
ورم کرده ست،
زرد سرخین می لرزد

وارتن زی بیته
هر لوکاس...
ماین هندی5 مال کیلینگلت

صبر کنید آقای لوکاس
تلفن همراهم
پنج بار زنگ می زند
مادرم از
سرزمین ممنوعه ست

شاعیر قیزیم هارداسان
اودا یوخسان
دوقوم گونون خوش

دختر شاعرم
کجایی خانه نیستی
تولدت خوش

مامان روزت به شادی
با درختان جشن گرفته ام
ققنوس مهمان من است
گمشده ای از نو
پیدا می درخشد
و لوکاس درد انسان
پیام می دهد

سه شنبه پاییزی
هماغوش مرغ اتش
خیره به تندیس درخشان
پایه ای میشوم
از ماهیت ستاره
زیر تندیس صلح

فرمان ایست ذهن
سکوت نرم نقره ای
نفس یک
نفس دو
نفس سه
نفس چهار
نفس پنج
سبک پرواز
دوباره خوشبخت زاده
آزاده می شوم...

شهلا آقاپور
اکتبر2009



لوکاس کراناخ نقاش آلمانی در دوره رنسانس است

No comments: